بررسی ساخت اطلاعی جمله:مطالعه موردی «چراغ ها را من خاموش می کنم» زویا پیرزاد
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی
- نویسنده الهام ایمان خواه
- استاد راهنما فردوس آقا گل زاده ارسلان گلفام
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1392
چکیده
پژوهش حاضر کوششی است برای بررسی ساخت اطلاعی جمله در رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» زویا پیرزاد. این پژوهش با تمرکز بر مفاهیم مطرح در نظریه ساخت اطلاع لمبرکت (1996) ، به عنوان چارچوب نظری پژوهش، ساخت اطلاع و نوع ساخت کانونی حاکم بر جمله های رمان مذکور را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. بدین منظور، بخشی از پیکره زبانی جهت بررسی های بیشتر انتخاب گردید. در ابتدا از هر یک از 50 بخش این رمان، دو جمله انتخاب و تحلیل گردید. سپس، جمله های 50درصد از این رمان مورد شمارش قرار گرفتند. در مرحله بعد، جمله های نشاندار موجود در پیکره شمارش شدند و بعد از آن، نوع ساخت کانونی حاکم بر هر یک از جمله ها مشخص گردید. در انتها نتایج حاصل شده از این آمارگیری ها به صورت نمودارهای آماری و جدول مشخص شدند. از فرآیندهایی که ساخت بی نشان جمله های این رمان را نشاندار می کنند می توان به قلب نحوی، مبتداسازی، پسایندسازی، خروج و ساخت مجهول اشاره کرد. از جمله یافته های این پژوهش می توان به موارد زیر اشاره کرد: پیکره مورد پژوهش دارای 3975 جمله است. از این میان تعداد 1917 جمله نشان دار وجود دارد. از میان فرآیندهای تأثیرگذار بر ساخت اطلاعی و نشانداری جمله های رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» زویا پیرزاد، فرآیند قلب نحوی بیشترین کاربرد را دارا می باشد. علت بکار بردن جمله به صورت نشاندار ایجاد انسجام برون متنی و خصوصاً درون متنی، سهولت بخشیدن درک متن، پر رنگ تر و یا کم رنگ ترکردن برخی از عناصر جمله در حوزه توجه مخاطب برای ایجاد تأثیری خاص در مخاطب است. از نظر ساخت کانونی غالب در جمله های پیکره مورد پژوهش، ساخت کانونی حاکم بر جمله های این رمان، ساخت کانون گزاره ای با بسامد 7/91درصد می باشد. به دلیل هدف همراه ساختن مخاطب با جریان داستان، نویسنده داستان نیاز به ایجاد انسجام ساختاری دارد که این امر با کاربرد ساخت اطلاعی توسط نویسنده داستان، محقق می گردد.
منابع مشابه
بررسی دغدغه ها و مشکلات زنان در آثار « چراغ ها را من خاموش می کنم» و « عادت می کنیم» زویا پیرزاد
فعالیت زنان کشورمان در عرصه داستاننویسی حرکتی نوپاست. زنان بخوبی توانستهاند دغدغههای اجتماعی، فرهنگی، عاطفی و سیاسی خود را در آثارشان (رمانها و داستانها) به نمایش بگذارند. هدف پژوهش حاضر بررسی دغدغهها و مشکلات زنان از جمله مردسالاری، تنهایی، محصورماندن درخانه، سکوت و سازش، دچار روزمرگی شدن، هویتیابی، محدودیتهای ازدواج و علل ایجاد این مسائل در زندگی آنها در دو رمان «چراغها را من خاموش ...
متن کاملپیرنگ در دو رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» و «عائت می کنیم»، اثر زویا پیرزاد
دو رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» و «عادت می کنیم» نوشته ی زویا پیرزاد، اگر چه هیچ ادعای بلند پروازانه ای در زمینه ی شگردهای روایت ندارد و با روایتی خطی و پیرنگی ساده، داستان خود را برای مخاطب تعریف می کند، توانسته با مخاطب عام و در مورد کتاب اول، حتی با مخاطب خاص خود به خوبی ارتباط برقرار کند. داستان در این دو رمان، داستان ساده و بی ماجرای زندگی زنانی معمولی است که نویسنده، مخاطب را برای شن...
15 صفحه اولنقد و تحلیل رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» از منظر زبان و جنسیت
بررسی و تحلیل آثار ادبی از منظر زبان و جنسیت در زبان فارسی، موضوعی نسبتاً تازه است که به تحقیق و پژوهش نیاز بسیار دارد. اولین نظریهها را در این مبحث «رابین لیکاف» در مقالهی مشهور خود با عنوان «زبان و موقعیّت زن» مطرح کرد که تحول شگرفی در مطالعات زبانشناسی اجتماعی ایجاد کرد، او برای اولین بار اعلام کرد زبان زنان با زبان مردان متفاوت است. مجموع نظریاتش بیشتر حاکی از تسلط زبان مردانه بر زبان بود...
متن کاملجلوه های چندزبانی در رمان چراغ ها را من خاموش می کنم
برپایۀ نظریۀ «منطق گفت وگویی» میخائیل باختین، رمان بیش از هر چیز، یک پدیدۀ زبانی است که اصالت آن با ویژگی «چندزبانی»اش پیوند دارد. زبان در چارچوب علم فرازبانشناسی، از رویکردهای اجتماعی و ایدئولوژیکی مختلف سخنگویان حکایت دارد. رماننویس دنیای متکثر از لحن ها، صداها و جهانبینیهای متنوع را در ساختار زبان رمان، در سخن شخصیت ها، سخن راوی و زبان انواع ادبی و غیرادبی به کار میگیرد و نظام میبخشد...
متن کاملسبک شناسی رمان چراغ ها را من خاموش می کنم با رویکرد نقش گرایی هلیدی
زبان شناسی نقش گرا یکی از سه نگرش مسلّط زبان شناسی نظری است که زیرمجموعه های مختلفی از جمله دستور نظام مند دارد. دستور نقش گرایی هلیدی نظام صوری زبان را توأم با نظام معنایی و نقشی در بافت در نظر می گیرد بنابراین قابلیت مناسبی برای بررسی های ادبی و سبک شناختی دارد. هلیدی در نظریه ی خود سه سطح برای معنا مطرح می کند که عبارتند از: فرانقش تجربی، فرانقش بینافردی و فرانقش متنی. این پایان نامه با رویکر...
15 صفحه اولمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023